حوادث..
.
کوچه ای خلوت و قدمهایی از شک ،
در وسوسه ای شیطانی
داروخانه و جوانی دانشجو
بمبِ قرصهای تاخیری
سیگاری از بهمن در شهریور سمنان
چشمهای سیاه و چشمکی از چراغ سبز،
پیامی کوتاه،
لنگه ی در، باز
انتظاری کثیف ،
نفسهایِ آخرِ عفت
بوی عرق و تعفن که پیچیده در اتاق ،
عرق سرد شرم ، بر قاب عکسی خوشبخت!!
خنده ی ابلیسی هشیار ،
رعشه ی ناله ها از رضایت ،
چنگ زدن بر تنِ او ، در مردابی از خیانت..
آمدن من از شب ، به ویرانخانه ای بی روح،
رگبار ی ازشکایت ، بارانی از گلایه،
تن، خسته از کار
عذر خواهیِ من از او
به زیادیِ کارم ، به تنهایی اش از من ،
رد هم آغوشی با من، در لباسی بلند و عجیب!!
سردی بوسه اش امشب ،
با ته مزه ی سیگار..
جوانه هایی از شک ،
جای خراش ناخن ،
دندان سگی ولگرد...
بوی خیانت لیلا ، سم در غذای مجنون
غرق شدنم در الکل، چشمهایم غرق در خون
بر سرم کوبید از مستی، رگم سرشار از جنون ،
تیتر اول روزنامه:
"قتل جوان دانشجو به دست کارگری ساده"
طرح یک شکایت ، از قصاصم در نهایت ،
لبخند میزنمت روزگار
آخرین جمله ام بر دار :
... تف به جامعه ی بیمار ...
عبدالرحیم
نظرات شما عزیزان:
نعیمایی 
ساعت11:57---24 ارديبهشت 1391
معرکه و زیبا...حرهای زیادی برای گفتن داشت این شعرت دوست شاعرم...چقدر درد ها زیادن....
mohadese 
ساعت20:13---19 ارديبهشت 1391
kheyli behtar shod, mrc
پاسخ:نظرت خیلی کمک کرد ...
mohadese 
ساعت13:59---19 ارديبهشت 1391
harf nadare,bishtar az inke az matnesh khosham biad az manish khosham omad!!! roz b roz behtar mishe. پاسخ:مرسی از حضورت گرمت دوست عزیز..
|